کد مطلب:3846 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:387

بناء مسجد مدینه
سومین عمل رسول الله صلی الله علیه و آله در اولین سال هجرت، بناءمسجد مدینه بود كه مسجد الرسول نامیده شد و پایگاه توحید گردید، آن حضرت بعد از ورود به مدینه در جایی كه محل خشكاندن خرما بود برای مردم نماز می خواند، بعد به اسعد بن زراره فرمود: اینجا را از صاحبانش بخر، و چون او می خواست این كار را بكند، گفتند: به رسول الله بخشیدم. حضرت فرمود: نه با پول بخر، بالاخره به ده دینار خریده شد. حضرت دستور ساختن مسجد را در آن محل صادر فرمود: مسلمانان از حره [1] سنگ می آوردند، دیوارهای مسجد بالا می رفت و حضرت خودش نیز در این كار شركت فرمود؛ حتی وقتی سنگی می آورد، اسیدبن حفیر گفت: یا رسول الله بدهید من ببرم. فرمود: نه؛ تو برو سنگ دیگری بیاور. به هر حال مسجد ساخته شد، و در ابتدا فقط چهار دیوار بود، بعدها مسلمانان از حرارت خورشید ناراحت شده، از حضرتش خواستند سایبانی در آن باشد، لذا به امر رسول الله صلی الله علیه و آله ستونهایی در آن نصب گردید و شاخه های درخت خرما در آن انداخته شد و مسقف گردید [2] .

از روایت كافی فهمیده می شود در اثر كثرت مسلمانان مسجد را توسعه می دادند تا وقت رحلت آن حضرت وسعت مسجد حدود هزار متر مربع بود الفی ذراع [3] آنگاه پیوسته درطول تاریخ به وسعت آن افزوده شد تا این كه وسعت آن امروزه كه 1409 هجری قمری، شانزده هزار و سیصد و بیست و شش (16326) متر مربع است. گویند در صدصد آن هستند كه بر وسعت آن به قدری اضافه كنند تا قسمتی از یقیع نیز در آن قرار گیرد، كیفیت توسعه این پایگاه توحید در اصل تاریخ داستان مفصلی دارد كه طالبان تفصیل باید در كتب دیگر مطالعه كنند.

ناگفته نماند كه تمام مساجد دنیا، كه اكنون مانند مراكز جاذبه، موحدین را به سوی خود می كشند و محل ارتباط بندگان مؤ من با خدا هستند، در اثر تبعیت از اقدام اولی حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله به وجود آمده و خواهند آمد.

آن روز كه مسلمانان درمعیت رهبر خود، سنگهای حره را به نام الله بردوش حمل كرده و معبدی به نام خانه خدا وخانه مردم بنا نهاده اند امروز شارع عملشان از حد تصور گذشته است [4] چه دلنشین است آن خانه هایی كه مسجد نامیده شده و صدای یارب یارب از آنها به ملكوت اعلی بلند می شود.

نیز مسجد در اسلام احكام بخصوصی دارد. داخل شدن به آن در هر حال و برای همه جایز نیست، و نیز جنب و حائض و كفار و... حق قدم گذاشتن به آن را ندارند و در زمان آن حضرت وبعد از وی محل عبادت و تصمیم گیریهای اجتماعی بوده است.

ساختن مسجد، آباد كردن وتمیز كردن و دایر نمودند آن سبب گسترش توحید و موجب اجر و پاداش اخروی است. برای نمونه یك روایت از كافی در اینجا می آوریم:

عن ابی عبیدة الخذاءقال سمعت اباعبدالله صلی الله علیه و آله و سلم یقول: من بنی مسجدا بنی الله له بیتا فی الجنة، قال ابوعبیدة فمر بی ابوعبدالله صلی الله علیه و آله وسلم فی طریق مكه و قد سویت باحجار مسجدا فقلت له: جعلت فداك نرجو ان یكون هذا من ذلك؟ فقال: نعم [5] .

از مهاجرین بود، خانه های آن حضرت و خانه های اصحابش در اطراف مسجد ساخته می شد و از هر یك دری به مسجد می گذاشتند، طبرسی در اعلام الوری فرموده: حضرت برای اصحاب خود خطهایی كشید كه منازل خود را در آن خطوط ساختند برای عمویش حمزه و علی علیه السلام نیز خطی كشید كه در آن خانه ساختند و هر یك دری به مسجد گذاشتند كه به وقت بیرون رفتن، از مسجد آمد و شد می كردند آخرالامر جبرئیل نازل شد كه: یا محمد رسول الله صلی الله علیه و آله خدا می فرماید، دستور بدهی هركس دری به مسجد دارد آن را مسدود كند و دیگر كسی مجاز نیست، دری از خانه به مسجد داشته باشد مگر تو وعلی بن ابیطالب كه آنچه بر تو حلال است بر علی نیز حلال است. این امر ابر اصحاب آن حضرت گران، آمد، حتی عمویش حمزه بسیار ناراحت شد و گفت: من عمویش هستم، مرا امر به مسدود كردن در می كند، ولی در برادرزاده ام علی را كه از من كوچك تر است باز می گرداند!

حضرت در جوابش فرمود: یا عم لاتغضبن من سد بابك وترك باب علی، فوالله ما امرت انا بذلك ولكن الله امر بسد ابوابكم و ترك باب علی.... حمزه گفت: یارسول الله حال كه چنین است به فرمان خدا و رسولش راضی شدم [6] .

تاریخ این فرمان را پیدا نكردم كه در كدام وقت بود، ولی این دستور از جانب خداوند اولا برای حفظ آبروی ومقام مسجد بود كه می بایست به صورت راه برای عده ای نباشد و ثانیا بیان شخصیت والای امیرالمؤ منین علیه السلام بود كه یعنی فقط علی تالی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است نه دیگران. جریان مسدود كردن درهای اصحاب و باز گذاشتن در خانه علی بن ابیطالب علیه السلام متفق علیه است و كسی از شیعه و اهل سنت در آن تردیدی ندارد، و یكی از مناقب بسیار بزرگ مولا علی علیه السلام می باشد، لازم نمی دانم در اینجا به منابع اهل سنت اشاره كنم، طالبان تفصیل به الغدیر ج 3، ص 202 - 214 رجوع فرمایند، بانقل روایتی از امالی صدوق این مطلب را به پایان می بریم.

عن زیدبن ارقم قال: كان لنفر من اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله ابواب شارعة فی المسجد، فقال یوما: سدوا هذه الابواب الاباب علی، فتكلم فی ذلك الناس، قال: فقام رسول الله فحمد الله و اثنی علیه ثم قال: امابعد فانی امرت بسد هذه الابواب غیر باب علی فقال فیه قائلكم، انی والله ما سددت شیئا ولا فتحته ولكنی امرت بشی ء فاتبعه یعنی: این دستور از جانب پروردگار صادر شده است.


[1] حره بيابان، و سنگلاخي بود در كنار مدينه، پر از سنگهاي سياه، واقعه حره كه توسط يزيد بن معاويه مردم مدينه قتل عام شدند در آنجا به وجود آمد..

[2] اعلام الوري، ص 7.

[3] بحارالانوار، ج 19 ص 119 از كافي، و گفته اند: آن در زمان رسول الله سي وپنج متر در سي متر بوده است.

[4] تنها در فرانسه كه دين رسمي مسيحيت است و مسلمانان دراقليت هستند هزار مسجد وجود دارد، (سال 1410 قمري).

[5] كافي، ج 3 ص 368.

[6] اعلام الوري، ص 70.